نتایج جستجوی عبارت «فرآیند انقلاب اسلامی» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید خلیل قانع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد خليل قانع »
خلیل همزمان با آمدن بهار در یکم فروردین‌ماه ۱۳۳۲ در شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای متدین و مذهبی غنچه وجودش شکوفا شد. دوران طفولیت و کودکی را تحت تربیت اسلامی، در دامان پدر و مادری مهربان سپری نمود. تماشای نماز پدر و مادر و نشستن بر سر سفره افطار رمضان با آنان، او را از همان اوان کودکی با مسائل مذهبی آشنا کرد و در انجام فرایض دینی کوشا. دوره ابتدایی را در مدرسه حبیب‌الله فرهمندی با شوق فراوان...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید قاسم زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
آنگاه‌که کیمیای وجود تو را در زمین می‌کاشتیم و یارانت با اشک‌هایشان آبیاری‌اش می‌کردند و فغان سر می‌دادند، لطافت روح مطهرت با نسیمی تسلی‌مان می‌داد که: کدام دانه فرورفت در زمین که نـرسـت                                                                              چرا به دانه انسانیت این گمان باشد کدام دل فرورفت...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد علی رهنورد
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد محمد علي رهنورد »
از کدامین وادی عشق بودند؟ آنان که تفسیرگر آیه‌های عشق و بندگی در دنیای خاکیان شدند. در حریم وصل، چون مجنون، قدم در کوی لیلی نهادند و سر و جان را به میدان معامله برده و رشته کار را یکجا به دست یار سپردند. آری! سخن از شهرام است. از واصل طریق الی الله و عرش نشین سنگر توحید. از مجنون‌صفتی که گل وجودش، سال ۱۳۴۷ در یک‌شب پربرف زمستانی، در شهر تهران، میان باغی شکفت که باغبانش افسری...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید محمد رضا زارع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
زندگی ساده و بی‌ریای محمدرضا حکایت از طهارت روح و پاکی طینت وی داشت و دست‌های پینه‌بسته او نشان از همت و مردانگی. او سال ۱۳۴۶ در روستای حسین‌آباد نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و زحمتکش به دنیا آمد و دوران کودکی را در کانون گرم خانواده پشت سر گذاشت. از همان دوران کودکی حیایی مقدس از سیمایش پدیدار بود و رفتارهای او نشان از آرامش، نجابت و ادب وی داشت. در یک‌کلام باید گفت، انسانی دوست‌داشتنی و متواضع...
زندگینامه جانباز علی احسان جو (زردشت)
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
معلم جانباز علی زردشت فرزند غلامرضا، در تاریخ 1341/10/01 در خانواده‌ای مذهبی و متدین و دوستدار اهل بیت علیهم السلام در کوی سجاد (آباد زردشت) در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. در سن 6 سالگی وارد دبستان کوی سجاد(ع) گردید و پس از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی آپادانا گردید. پس از طی 3 سال دوره راهنمایی به علت علاقه وافر به فن مکانیکی وارد هنرستان شهید باهنر نی‌ریز شد و تا مقطع دیپلم ادامه تحصیل...
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالله زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالله زارعی فرزند خانی، در سال 1347 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در یکی از روستاهای بخش آباده طشک بنام روستای خواجه جمالی بدنیا آمد. تحصیلات ابتدائی را در دبستان وقار خواجه جمالی با موفقیت گذراند. سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی شهید موسوی ( دکتر فاطمی سابق ) ثبت نام نمود و این دوران را نیز با موفقیت چشمگیری پشت سر گذاشت. در سال 1365 عازم میادین نبرد شده و در عملیات کربلای 5 بعنوان امدادگر...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید جواد معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سید جواد عزیز، آنگاه‌که در مقابل قاب عکس روی طاقچه می‌ایستم و چهره زیبای ترا به تماشا می‌نشینم، ناگهان ترنم صدای دل‌نشین تو در گوشم می‌پیچد و لبخند دلربایت، دلم را با خاطرات صاف و زلال تو پیوند می‌دهد. به گوشه گوشه خانه به یاد تو سر می‌زنم و دلم آرام می‌گیرد. سید جواد، ۱۳۴۷/۶/۲۰ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای روحانی، متدین و مذهبی دیده به جهان گشود و در کانون گرم خانواده الفبای زندگی را فراگرفت. سپس...
خاطراتی از جمع اوری کمکهای مردمی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و کمکهاي مردمي »
ترسیم کردن و بیان نمودن شور و عشق مردم و علاقه آنان برای مشارکت ملی و کمک به میادین نبرد کاری بس مشکل است . شاید بیان برخی از خاطرات بتواند گوشه‌ای از صحنه‌های شورانگیز و وصف ناشدنی را ترسیم کند. آقای کاویانی برخی از خاطرات خود در هنگام جمع آوری هدایای مردمی را اینگونه شرح می‌دهد: (4-KAVIANI-7) " ... یکروز در روستای چاه نصرویه و چاه دیمه در حال جمع‌آوری هدایا بودیم. هر کسی نسبت به وسع خود،...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید ابوالقاسم دیده دار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ابوالقاسم ديده دار(حيدري »
آنگاه‌که پرستوهای مهاجر به شوق وادی نور، پرِ پرواز گشوده و مهاجرت آغاز کردند، او را دیدیم که از کوچه‌های گلی روستای خواجه جمالی به دنبال آن‌ها پر گشود و در کرانه افق ناپدید شد. ابوالقاسم ۱۳۴۷/۱۲/۲۰ در یک خانواده مذهبی و کشاورز حیات خاکی را آغاز و با اولین گریه‌های شادی برانگیز خود، حضورش را اعلام می‌کرد. او سومین فرزندی بودی که دست‌های پینه‌بسته و مهربان پدر در آغوش می‌کشید و برای تربیتش از مادر فداکار وی...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید محمدرضا مبین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد رضا مبين »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ربنا افرغ علینا صبراً و ثبت اقدمنا۱ سلام بر رسول‌الله، سلام بر شیر بیشه شجاعت علی(ع)، سلام بر حسین(ع) و سلام بر مهدی(عج) و نایب برحقش، روح خدا. اکنون‌که وصیت‌نامه خود را می‌نویسم، نمی‌دانم چه بنویسم و چه بگویم! چون خدایا! تو خود از دل هر بنده‌ای آگاه هستی و تو بنده‌ات را خوب می‌شناسی. من خود را لایق نمی‌دانم که بنام یک رزمنده بنشینم و وصیت‌نامه بنویسم. ولی خوب، خدایا! تو رئوف هستی و مهربان. از تو...